نقل سیاوش، نویسنده و کارگردان: بابک دهقانی
نقل سیاوش
نویسنده و کارگردان: بابک دهقانی
هرگونه استفاده بدون مجوز کتبی از سوی نویسنده ممنوع می باشد.
به نـام خـداونـد جـان و خــرد کـزین برتـر اندیشه بر نگذرد خداوند جـان و خـداوند جـای خـداونـد روزی ده رهنمـای همه رخش اندیشه را زین کنیم جهان را به شه نامه آزین کنیم هر آنکس که شه نامه خوانی کند چو مرد و چو زن پهلوانی کند |
شماره تماس 00989179703235
روزی سپیده دم و هنگام بانگ خروس، گیو و گودرز و طوس و چند تن از سواران با باز و یوز، شادان رو به سوی نخجیر آوردند. شکار فراوان گرفتند و پیش رفتند تا بیشهای در مرز توران از دور پدیدار شد. طوس و گیو تاختند و در آن بیشه بسیار گشتند. ناگهان چَشمشان بر دختر ماهرویی افتاد که از زیبایی و دیدارش در شگفت ماندند. از حالش جویا شدند، دختر گفت: «دوش پدرم سرمست به خانه درآمد و بر من خشم گرفت و تیغ زهرآگینی برکشید تا سرم را از تن جدا سازد. چاره جز آن ندیدم که به این بیشه بگریزم. در راه اسبم بازماند و مرا بر زمین نشاند. زر و گوهر بیاندازه با خود داشتم که راهزنان از من به زور گرفتند و از بیم تیغشان به اینجا پناه آوردم. چون از نژادش پرسیدند خود را از خانوادهی گرسیوز برادر افراسیاب معرفی کرد.