یادداشت دکتر نظام الدین امامی فر با موضوع جوان گرایی بهانه ای برای حذف هنرمندان باسابقه
یادداشت دکتر نظام الدین امامی فر با موضوع جوان گرایی بهانه ای برای حذف هنرمندان باسابقه
دوی امدادی در هنرهای تجسمی فرهنگی - اجتماعی
نظام الدین امامی فر/دانشیار دانشکده هنر دانشگاه شاهد
ماجرای فراز و نشیب در مورد هنرهای تجسمی کشور در دوره های پیشین ( بعد از جنگ و دوران سازندگی ) و اکنون دولتمران کشور ، داستانی است بس قدیمی ...
با مطالعه ی نمایشگاهها و آثار تولید شده در ادوار پیشین ، چنان بنظر میرسد که ، جریان فکری در قالب جناح های سیاسی بنوعی در روند حرکت هنرهای تجسمی ، تاثیرگذار بوده اند .
مقررشد که حاصل این *دوی امدادی* به دست پرتوان وزارتی بنام فرهنگ و ارشاداسلامی سپرده شود تا برداشت و *میوه چینی* را سامان دهد.
برگزاری نمایشگاهای بزرگ هنری در داخل ( دوسالانه ) و خارج از کشور ، اعزام تیم های هنری به جشنواره های مطرح خارجی ، ارتباط با سایر هنرمندان کشورها ، برگزاری اکسپوهای هنری و ... همگی با برنامه و بی برنامه کمک به عرضه ی این نوع از آثار می کرد و تولیدات هنرمندان را در معرض دید عموم و بخش خصوصی و دولتی قرار می داد .
پایه ریزی و تشکل انجمن های هنری ، تجهیز گالری و نمایشگاه های خصوصی و دولتی ، حضور هنرجویانی فارغ التحصیل از آموزشگا ههای خصوصی ، آموزش و پرورش و دانشگاه های هنری ، ورود ارگانهای خدمات شهری و فرهنگی ... همه و همه بخشهایی از این جریان هنری بزرگ و گسترده بودند که به حرکت فرهنگ سازی و روابط اجتماعی و در نتیجه اقتصاد هنر کمک می کردند و ...
مشارکت هنرمندان بزرگ و نامی کشور در بخش تولید و مشاوره نیز به قوام و کیفیتکار افزود و آثار فاخری در این دوران ، تولید شد .
با روی کارآمدن دولت هایی با جریان های سیاسی و نهله های فکری در سه طیف و سه دهه و اندی اخیر ، مداخلات غیر تخصصی ، حرکت دوندگان این مسیر را دچار اُفت و خیزی محسوسی کرد ، تا جایی که نفس از جان برخی از هنرمندان بُرید و از جریان و مسیر خارج شدند !!!
نبود پژوهش و آمار دقیق از حرکت و جریانهای هنری پیشین در کشور ( اعم از استانها و شهرها ) ، نداشتن برنامه های کلان در سطح وزارت خانه ی مورد بحث و ... اعمال سیاستهای سلیقه ای ، مدیران میانی و پایین دستی را آغشته به جریاناتی زود گذر کرد که نتیجه ی آن را در شهرها و مراکز استانها ، بصورت نمایشگاهای مناسبتی و در پایتخت ، بصورت *جشنواره هایی رهاشده* و بی نتیجه بر سبد بیلان مدیران میانی افزود و با *بهانه جوان گرایی* به حذف و گوشه نشین کردن هنرمندان باسابقه شد که حاضر به این نوع از مشارکت نشدند .
*نقطه سرخط* تکرار و تکرار ...
جا دارد که تحقیق در خصوص روند این جریان بصورت جامع توسط مراکز تحقیقاتی و پژوهشگاهی مورد ارزیابی قرار گیرد و به آمار و بولتن سازی های موضعی و مناسبتی از طرف مدیران پایین دست ، توجه نشود .
شاید و شاید ، هم افزایی و *تشکیل اتاق فکر* از اندیشمندان و فرهیختگان و هنرمندان و استفاده از تجربیات ایشان بتواند نفس هنرمندان دونده را در این *دوی امدادی* بجای خود برگرداند و از هم گسیختگی هنری را نجات بخشد.
. تیرماه 1402